اهداف سوره انعام
1- كیفیت نزول این سوره
سوره انعام مكی، و نیز نخستین سوره مكی درترتیب مصحف موجود می باشد.امام فخر رازی در تفسیر كبیر ( مفاتیح الغیب) می گوید:
این سوره از دو نوع ویژگی از نظر فضیلت برخوردار است:
- یكی آنكه دفعةً واحده و یكباره نازل شد.
دیگر آنكه هزار فرشته نزول آنرا مشایعت كردند، چون این سوره مشتمل بر دلائل توحید و عدل و نبوت و معاد و ابطال مذاهب باطل و خرافی و مكاتب ملحدین است.
2- چرا این سوره به " انعام" نامبرده است؟
این سوره را" سوره انعام" می نامند، و انعام به معنی چهارپایان و دامهائی هستند كه دارای سم شكافته و خُف و سپل می باشند، از قبیل: گاو و گوسفند و شتر با همه انواعش.علت نامگذاری سوره مذكور به " انعام" این است كه به گونه ای مفصل و مبسوط متعرض ذكر چهار پایان و دامها شده كه این تفصیل در سوره های دیگر نیامده است. از چهارپایان در موارد زیادی در قرآن كریم به صورت گذرا سخن رفته است؛ اما سوره انعام درباره انعام و چهارپایان آنچنان گسترده و طولانی بحث كرده كه پانزده آیه این سوره( یعنی از آیه 136 تا آخر آیه 150) را به خود اختصاص داده است.
3- تاریخ نزول سوره انعام:
سوره انعام در سال چهارم بعثت محمدی( صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گشت، یعنی نزول این سوره- پس از آنكه نبی اكرم( صلی الله علیه و آله و سلم) مأمور به دعوت علنی مردم شد، آنهم پس از آنكه سه سال مردم را بطور سری و پنهان به اسلام فرا می خواند- نازل گشت.فترت و ظرف مدتی كه سوره انعام طی آن نازل شد از امتیاز خاصی برخوردار است؛ به این معنی كه مشركین برای مقاومت و رد و انكار دعوت اسلامی بسیار سخت دلی و سرسختی نشان داده، و در چنین مدتی كه آیات سوره انعام نازل می شد شدیداً در درون خود احساس نارضائی می كردند.
4- هدفهای عمده و اساسی سوره انعام:
هدفهای عمده ای كه این سوره به سوی آنها نشانه رفته است تثبیت و تأیید عقائد بنیادی سه گانه ای است كه مشركین درآن روزگاران با آنها درگیر بودند، و این عقائد سه گانه عبارتند از:اولاً- توحید و اعتقاد به یگانگی خداوند متعال. اقامه دلیل یعنی استدلال بر وحدت الوهیت از طریق معطوف ساختن انظار به آثار ربوبیت و نیز به صفات خدائی كه آفریدگار عالم و دارای تصرف در آن است به همین بخش ارتباط دارد؛ چنانكه ابطال عقیده شرك، و از میان بردن شبهات مشركین، و تثبیت این حقیقت كه عبادت و توجه و تحلیل و تحریم فقط به خدا باز می گردد به همین بخش مربوط است.
ثانیاً ایمان به رسول و فرستاده ای كه از سوی خدا گسیل شده، و نیز ایمان به كتابی كه فرو فرستاد، و بیان وظیفه این رسول و رد شبهاتی كه پیرامون مسأله وحی و رسالت مطرح می باشد.
ثالثاً- ایمان به روز واپسین و ثواب و عقاب و جزاء كه در چنان روزی برای مردم پیش بینی شده است.
توضیح این اهداف:
الف- وحدت الوهیت- یا – یگانگی معبود:سوره انعام با تقریر و بیان حقیقتی آغاز شده است كه در هر دین و آئین آسمانی و بر زبان هر رسول و پیامبری نخستین پیام را تشكیل می دهد. یعنی حقیقتی كه هر فطرت سلیم آنرا باور می دارد، و جهان با زمین و آسمانش گویا و راهنمای این حقیقت است. حقیتی كه به ما می گوید: آن معبودی كه حمد و ستایش مطلقه و تنزیه و تقدیس بی حد و مَر از آن او است عبارت از خدای یگانه می باشد.
" اَلحَمدُ للهِ الَّذی خَلَقَ السَمواتِ وَ الارضَ وَ جَعَلَ الظُلُّماتِ وَ النُّورَ ثُمَّ الَّذینَ كَفَرُوا بِرَبِّهِم یعدِلُونَ"( انعام:1)
سپاس از آن خدایی است كه آسمانها و زمین را آفرید و تاریكیها و روشنائی را مقرر كرد، آنگاه ( با وجود این همه نظم در آسمانها و زمین و پی آمد شب و روز) كفار برای پروردگار همتا قرار می دهند.
ب- مسأله وحی و رسالت:
یكی از رحمتهای الهی نسبت به بندگانش این است كه رسولانی به سوی آنها گسیل داشته، و كتبی را برای هدایت مردم و نجات آنان از گمراهی و رهائی آنها از تاریكیها و رهنمون شدن آنان به روشنائی فرو فرستاد.سوره انعام به این حقیقت اهتمام و عنایت دارد، و طی ایات فراوانی از جنبه های مختلف راجع به وحی و رسالت سخن گفته است كه:
- پاره ای از این آیات با اثبات وحی وبیان حكمت آن و رد منكران وحی پیوند می خورد.
- پاره ای دیگر به بیان آنچه از وظایف رسول و فرستاده خدا است، و آنچه از وظائف او نیست مربوط می گردد.
- پاره ای از آیات این سوره به موضع گیری مردم در برابر رسالات الهی ارتباط دارد.
- وسرانجام پاره ای دگر به آداب و آئینهائی مربوط می شود كه خداوند آنها را برای رسول خود ترسیم كرده است، آدابی كه سزا است رسول، سلوك و رفتار خود را - با مخالفان و موافقان خویش- بر اساس آن تنظیم نماید.
تكذیب رسولان خدا:
سوره انعام موضع تكذیب كنندگان رسالت را متعرض شده و خاطر نشان كرده است كه این تكذیب یك سنت و شیوه كهن و دیرینه است؛ بنابراین باید رسول خدا شكیبا و صابر باشد تا در برابر تكذیب آنان دلزده و دلتنگ نگردد، و از هدایت آنها نومید نشود. سوره انعام بیانگر این حقیقت است كه فرجام نیك از آن مرسلین، و سوء عاقبت و سرانجام بد و ناخوش نصیب تكذیب كنندگان رسالت می باشد، و می فرماید:قَد نَعلَمُ اِنَّهُ لَیحزُنُكَ الَّذی یقُولُونَ فَاِنَّهُم لا یكَذِّبُونَكَ وَ لكِنَّ الظالِمینَ بِآیاتِ اللهِ یجحَدُونَ . وَ لَقَد كُذِّبَت رُسُلٌ مِّن قَبلِكَ فَصَبَرُوا عَلی ما كُذِّبُوا وَ اُوذوا حَتّی اَتاهُم نَصرُنا وَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِ اللهِ وَ لَقَد جاء َكَ مِن نَّبَإی المُرسَلینَ."( انعام: 33 ، 34)
به یقین می دانیم گفتار آنان[ كه شاعر، یا ساحر، و یا مجنونت می خوانند] ترا اندوهگین می سازد؛ ولی آنان ترا[ قلباً] تكذیب نمی كنند، اما ستم پیشه ها آیات خدا را مورد انكار قرار می دهند و چنین بود كه پیامبرانی پیش از تو مورد تكذیب قرار گرفتند، اما بر سر آنچه تكذیب شدند و آزار دیدند تحمل و شكیبائی ورزیدند تا آنكه نصرت ما به آنها رسید و كسی نمی تواند فرمان و سنتهای الهی را دگرگون كند، و به یقین از اخبار رسولان[درسها و گزارشهائی عبرت آموز ] به تو رسیده است.
" وَ لَقَدِ استُهزِی بِرُسُلٍ مِن قَبلِكَ فَحاقَ بِالَّذینَ سَخِرُوا مِنهُم ما كانُوا بِهِ یستَهزِئُونَ" ( انعام:10)
و تحقیقاً رسولان و پیامبرانی كه قبل از تو بودند مورد استهزاء قرار گرفتند، اما سرانجام آنچه را كه به استهزاء گرفتند دامانشان را گرفت.
5- داستان ابراهیم خلیل(علیه السلام)
سوره انعام پاره ای از داستان ابراهیم خلیل (علیه السلام) را عهده دار است. ابراهیم، پدر انبیاء است و آن رسولی است كه برای دفاع ازتوحید و رویاروئی و مبارزه با بت پرستان به پا خاست، و با اندیشه خود درباره ملكوت آسمانها و زمین دقیق گشت تا قومش را از طریق گفتگو و مذاكره و مناظره به فساد عقیده و ایده شان و نیز به دلیل اشتباهشان- كه ستارگان و ماه و خورشید و جز آنها را به عنوان معبود خویش برگزیدند- رهنمون شود.6- ده فرمان و یا وصایا و سفارشهای ده گانه در سوره انعام:
ربع اخیر سوره انعام با دعوت و فراخواندن مردم به ده توصیه و سفارشی آغاز می شود كه عبارتند از :نهی از شرك به خدا.
امر به احسان نسبت به والدین.
نهی از كشتن فرزندان به خاطر ترس از نیاز و تنگدستی.
نهی از نزدیك شدن و انس گرفتن با فواحش یعنی كارهای زشت.
نهی از آدم كشی و قتل نفسی كه خداوند آنرا تحریم كرده است.
امر به احسان نسبت به یتیم.
اتمام و كامل اداء كردن پیمانه و وزن در مورد كالاها.
امر به عدل و داد در هر كار.
امر به وفا نسبت به هرگونه عهد و پیمان.
امر به استقامت و اعتدال و میانه روی بر صراط مستقیم.
تفصیل و توضیح فشرده این وصایای ده گانه:
نهی از شرك به خدا :نخستین توصیه از این وصایای ده گانه عبارت است از:
" قُل تَعالَوا اَتلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُم عَلَیكُم اَلاّ تُشرِكُوا بِه شَیئَاً"( انعام:151)
بگو: بیائید تا برای شما آنچه را كه خدا بر شما تحریم كرد بخوانم مبنی بر اینكه هیچ چیزی را شریك او قرار ندهید.
احسان به والدین:
توصیه دوم عبارت است از :" وَ بِالوالِدَینِ اِحساناً"( انعام:151)
و نسبت به والدین نیكی كردن.
نهی از فرزند كُشی
در توصیه سوم خداوند متعال مردم را از كشتن فرزندان- اگر چه تنگدست باشند- نهی می كند:" وَلاتَقتُلوُا اَولادَكُم مِن اِملاقٍ نَحنُ نَرزُقُكُم وَ اِیاهُم."( انعام:151)
فرزندان خود را از روی تنگدستی نكشید ما به شما و آنها روزی می رسانیم.
نهی از ارتكاب كارهای زشت پیدا و ناپیدا:
چهارمین توصیه الهی این است كه مردم از نزدیك شدن یعنی ارتكاب كارهای زشت خودداری كنند." وَ لا تَقرَبُوا الفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنها وَ ما بَطَنَ"( انعام:151)
به كارهای زشت اعم از پیدا و ناپیدا نزدیك نشوید و به آنها دست نیازید.
فواحش عبارت از هرعملی است كه عقل و خرد سالم و فطرت و سرشت پاك انسان آن را زشت و ناخوش بر می شمارد.
نهی از آدم كشی:
در توصیه پنجم می بینیم خداوند متعال مانع از آدم كشی هائی است كه بی جا و بدون مجوز شرعی انجام می گیرد:" وَ لا تَقتُلوُا لِنَفسَ الَّتی حَرَّمَ اللهُ اِلاّ بِالحَقِّ ذلِكُم وَصّاكُم بِه لَعَلَّكُم تَعقِلُونَ"( انعام:151)
و نفسی كه خداوند محترم بر شمرده- جز به حق- نكشید . این است آنچه خداوند شما را بدان توصیه كرده است، باشد كه بیندیشید.
نهی از خوردن مال یتیم و اجحاف نسبت به آن:
ششمین توصیه الهی درباره مال یتیمان و افراد بی سرپرستی است كه باید به شدت از اجحاف و تصرف نا به جا در مورد آن خودداری نمود." وَ لا تَقرَبُوا مالَ الیتیمِ اِلاّ بِالَّتی هِی اَحسَنُ"( انعام:152)
و به مال یتیم نزدیك نشوید و به آن دست نیازید مگر به وجهی كه درست تر و نیكوتر است.
انصاف در پیمانه كردن و توزین كالا:
سفارش هفتم پروردگار متعال پیمانه كردن دقیق و توزین صحیح كالاهائی است كه مورد خرید و فروش قرار می گیرد، و یا از طرق دیگر باید به دیگران تسلیم گردد:" وَ اَوفُوا الكَیلَ وَ المیزانَ القِسطِ "( انعام:152)
و پیمانه و ترازو را عادلانه برگزار كرده وتام و كامل انجام دهید.
رعایت عدالت:
در هشتمین توصیه الهی می بینیم خداوند مردم را به عدالت و انصاف در گفتار فرا می خواند:" وَ اِذا قُلتُم فَاعدِلُوا"( انعام:152)
و هنگامی كه سخن می گوئید عدالت را رعایت كنید.
وفاء به عهد و پای بند بودن به پیمان:
خدا در نهمین توصیه خود، مردم را به وفاء نسبت به پیمان و به ویژه نسبت به پیمان الهی وا می دارد:" وَ بِعَهدِ اللهِ اَوفُوا"( انعام:152)
و به عهد و پیمان خدا وفادار باشید.
پیروی از راه راست:
سرانجام، دهمین توصیه پروردگارمتعال گام نهادن در صراط مستقیم و پیروی از آن و احتراز از بیراهه ها است:" وَ اِن هذا صِراطی مَُستَقیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِِكُم عَن سَبیلِهِ "( انعام:153)
و اینكه این، راه مستقیم من است؛ بنابراین از آن پیروی كنید و از پی راههایی ( دیگر) نروید كه شما را از راه راست او می پراكند و منحرف می سازد.
پس راه خدا راه پیروزی در دنیا و آخرت است، و ما بارها در شبانه روز با خواندن سوره فاتحه هدایت به چنین راهی را از خداوند متعال درخواست می كنیم و می گوئیم:" اِهدِنا الصِّراطَ المُستَقیم".